راضی ام به رضای تو ...

متن مرتبط با «اگه قرار بود همه رو ببخشم» در سایت راضی ام به رضای تو ... نوشته شده است

یادت نمیرود از خاطرم ....

  • خواب به چشمام نمیاد ، یه چیزی مثل بختک افتاده به جونم و نمیذاره راحت نفس بکشم  صدات تو گوشم میپیچه ، این موسیقیِ لعنتی رو تک تک نرون های مغزم رژه میره سرمو فرو میبرم تو بالشم ، نفسمو حبس میکنم و چشمام, ...ادامه مطلب

  • هرچی دست و پا میزنه بیشتر تو باتلاقی که ساخته فرو میره ، سالهاست که مرده ولی همچنان به دَر ها میکوبد شاید رها شود ...

  • دستشو که گرفتم ، تمام وجودم یخ زد فقط دلم میخواست زودتر دستهامو از دستهاش جدا کنم . 13 ساله پیش فهمید که باید مسیرش رو عوض کنه ، بچه ی 3 ماه ای که باید تو بغل مهری خانم ،همسایه طبقه بالا، بزرگ می, ...ادامه مطلب

  • وقتی بارون توی تهرون میزنه

  • بی انصافی بود اگر پاییز میرفت و هیچ بارانی به شیشه های غبار گرفته نمیزد... بی انصافی بود اگر پاییز خودش را دست کم میگرفت و ادای تابستان را برایمان در می آورد ... مگر میشود پاییز باشد و در خیابان قدم بزنی ، برگهای زرد و نارنجی پاییزی زیر پاهایت خِش خِش کنند و اونوقت بارانی نباشد تا این زیبایی را تکمیل کند؟ اصلا مگر میشود باران نبارد و چشمِ عاشقی را که سخت دنبال باریدن است با خودش همراه نکند؟ کتاب را میبندم ، دل میسپارم به صدای باران ... جان تازه میگیرم .با خودم فکر میکنم نکند تو زندگی قبلیم درخت بودم ، درختی که تشنه باران است ... شاید هم عاشقی ها کرده با باران ... باران زندگی دوباره است ...  آخ که چقدر دلم میخواد تا صبح زیر این اولین باران پاییزی قدم بزنم و تمام روزهای گذشته را به دست فراموشی بسپارم ...  +حیف است باران بزند و "تو"نباشی ...  +شاعر هم میفرماید چیکه چیکه نم نمک رو گونه هات قطره قطره داره بارون میزنهاین هوا جون میده واسه عاشقی وقتی بارون توی تهرون میزنهوا کنی دستو ببندی چشمتو چنتا آهنگ قدیمی از بریآخ چه کیفی میده توی این هوا با صدات هوش از سر من میبری /آهنگ عاشق شدم رفت_حامد همایون/ , ...ادامه مطلب

  • زیر گاز رو کم کن تا زندگی ته نگرفته :)))

  • زندگی. کردن ،شبیه آشپزی کردن میمونه ... اینکه همه نوع مواداولیه خوب داشته باشید تنها مهم نیست ، بلکه استفاده متناسب از این مواد مهمه ، میزان ادویه و چاشنی ها مهمه ...  باور کن اگه کلی سبزیجات و گوشت و سایر مواد اولیه رو صرفا بخاطر اینکه غذا رو پر ملا, ...ادامه مطلب

  • از لحظات کنار هم بودن لذت ببریم ،بدون حضور گوشی

  • چقدر خوب است این آدمی که وقتی  شما در کنارش هستید  و قرار است ساعاتی را با هم بگذرانید مدام سرش توی گوشی نیست. وقتی دارید حرف می زنید توی اینستاگرام پست لایک نمی کند  یا مشغول جواب دادن به پی ام های تلگرامش نیست.  اصلا تلفن همراهش را از جیب یا کیفش بیرون نمی آورد.  آن دقایق می شود انسانی بیگانه با , ...ادامه مطلب

  • مگه میشه گلها رو دوست نداشت :/

  • در حال انتخاب یه گل آپارتمانی بودیم ،یه آقایی همراه خانومش وارد شدند و با دقت گل هارو بررسی کردند و دست آخر خانوم رو به فروشنده کرد و فرمود:آقا یه گل ندارید که نیاز به مراقبت نداشته باشه، آب نخواد، نور نخواد،محبت نخواد، پیرو و طرفدار زندگی مستقل باشه ، به آدمها متکی نباشه ! آقای فروشنده هم اشاره کرد به مغازه روبرویی و گفت اونجا پر از این گلهاست ،گل مصنوعی نیاز به هیچی نداره:/, ...ادامه مطلب

  • روزگارتان خوش و لبتان خندان: )

  • این جا چیزی نیست جز سکوت:) , ...ادامه مطلب

  • ولی خب بدتر از سوزوندن دستت با هویه نبود که :-D

  • خوابت رو دیدم + چی خواب دیدی؟ آزمایشگاه پنوماتیک بودیم،طبق معمول جر و بحث میکردیم و تو مثل همیشه داشتی از مداری که خودت رسم کردی دفاع میکردی... دست آخر زدی شلنگ تغذیه رو ترکوندی! از ته دل میخندم ... یادم نمیره اتفاقات جالب و صد البته خطرناکی که سر آزمایشگاه ها رخ میداد و باعث و بانیش خودم بودم ... سرش تکون میده و میگه بلد نیستی یه گوشه ساکت بشینی،مثل اسب سرکش میمونی ... سخته قانع کردنت حتی تو خواب! , ...ادامه مطلب

  • یه روزی تنها دلیل شادیهام بود

  • غم تو چشمامو ندید،تن خسته و بی جونم رو ندید،گوشیش رو روشن کرد و شروع کرد با لحنی پر از فخر فروشی عکسهاشو نشون داد، گفت همه عکس ها و ویدیوش برام میفرسته تا بهتر و با دقت تر ببینم موفقیتش رو، تا بهتر به عمق بیچاره بودنم نگاه کنم ،تلگرام رو باز کردم و تمام تلاش هایش را با یه "کلیر هیستوری "به فنا دادم ،خدایا تموم کن این بازی مسخره رو "لطفا"!!!, ...ادامه مطلب

  • باید عاشق بودن و زندگی کردن را آموخت

  • چشم دوخته بودم به جاده و درختانی که اطراف جاده را احاطه کرده بودند، یک لحظه تصور کردم اگر همین الان تک تک این درختها نابود شوند و شبیه به گرده هایی شوند که خودشان را بدست باد میسپارند و جاده روبرویم تا جایی که چشمهایم یاری میکند و میتوانم انتهای آن را ببینم آرام آرام در هم ریزد و زمین شروع به حرکت کند، ماه از آسمان به زمین بیاید و ستاره ها یکی یکی از بین بروند و آسمان شب در تاریکی مطلق فرو رود،و در نهایت من باشم و جهانی فرو رفته در سکوت و خاموشی چه خواهم کرد؟ ! یک لحظه دلم گرفت نه از تصور جهانی خاموش و تنهایی ام! بلکه برای تمام لحظه های خوبی که میتوانس, ...ادامه مطلب

  • اگه قرار بود چیزی باشی متفاوت از اینی که هستی؟!

  • اگه این اختیار و قدرت انتخاب رو داشتید که با چه شکل و ظاهری و در قالب چه چیزی پا به جهان بذارید، دلتون میخواست چه چیزی باشید؟ خودِمن دلم میخواست یه پرنده آزاد و رها باشم، یا حتی یه نوع انسان پرنده!!! شما چطور؟ ,اگه قرار بود همه رو ببخشم,اگه قرار بود بزرگترین تجربه,اگه قرار بود بزرگترین تجربه زندگی,اگه قرار بود,اگه قرار بود همه ما,اس ام اس اگه قرار بود ...ادامه مطلب

  • حضور بعضی ها لذت ها رو هم ضایع میکنه: /

  • آدم ساعات بیشتری رو تو خونه بمونه، خیلی بهتر از اینه که بره جایی که اصلا بهش خوش نمیگذره، مخصوصا اگه همسفرهاشٌ دوست نداشته باشه، هر گردشی قرار نیست که به آدم خوش بگذره!!!گاهی همین فضای بسته خونه خیلی دلچسبتر از گذروندن وقت با آدمهایی که دوست نداری اونم تو فضای باز!!!,حضور بعضی ها در زندگی,حضور بنیامین در برنامه بعضی ها,حضور بنیامین در بعضی ها,حضور موسوی در برنامه بعضی ها,حضور بنیامین بهادری در بعضی ها,حضور محمد موسوی دربرنامه بعضی ها ...ادامه مطلب

  • شاید هم نوعی توهمه!

  • برای شما هم اتفاق افتاده متنی ،کتابی یا سرگذشتی را بخوانید و عینا دور و برتان اتفاق بیفتد؟ شده تو خیالتان هزار و یک فکر از سر بگذرانید و عینا اتفاق بیفتد؟ برای من زیاد اتفاق می افتد، بخاطر همین این روزها بیشتر میترسم از اتفاقات و پیشاپیش خودم را برای مواجه شدن باهاشون آماده میکنم قانون جذب و سایر قوانین هرچقدر که روی شادی و مثبت بودنم تاثیر نداشت، درباره به تحقق رسیدن این افکار سنگ تمام گذاشته است:/ , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها